خب حالا که تقریبا پانزدهشانزده روز از قصهی مهسا امینی میگذرد، مایلم تا چیزکی بنویسم. سالهاست که بیزاری و نفرت از نظم موجود را در سینهی اطرافیانم حس میکنم. اطرافیانی که بینشان مذهبی و هیئتبرو و ... هم پیدا میشود. این نکته را گفتم تا کلمهی "اطرافیان" را همفکر یا همجهت معنا نکنیم. این متن دربارهی ذاتِ نظم موجود است و من میخواهم ارتباط این ذات را با ریشهی پررنگ نفرتِ این روزها اعلام کنم. ریشهای بهنام رسانههای آزاد.
یعنی دقیقا همان چیزی که نظم موجود، سالها تمام تلاشش را کرد تا از ما دریغش کند. سالها برای کاست، سالها برای ویدئو، سالها برای ماهواره و ...
نظم موجود دقیقا میدانست که آگاهی بیشترِ ما از شرایط جهان، و بهخصوص از شرایط حکمرانیِ خودش، چقدر میتواند به ضررش تمام شود. بنابراین این فرزندِ خلفِ دوران تازه - یعنی رسانههای آزاد- را به هر شکلی بود از دسترس ما دور کرد. با تنبیه بدنی، با جریمه و با ترس.
اینترنت اما شرایط متفاوتی پیدا کرد. نیاز مبرم سیستمِ حاکم به اینترنت برای پیشبردِ امور اداری و روزانهاش، دلیلی شد بر اینکه ما هم بتوانیم از اینترنت استفاده کنیم. من شک ندارم اگر بحث امور روزانه و نیازِ سیستم حاکم مطرح نبود، تا سالهای سال، مثل ویدئو و کاست، اینترنت را هم زیر پیراهنمان مخفی میکردیم! دلیلم برای این مدعا، بلایی است که هر بار به یک بهانه بر سر اینترنت میآید. روشنتر بگویم: حالا که حاکم با کمک روسیه و چین، و صرف میلیاردها دلار پول از جیب ما مردم، توانسته نیمچه اینترنتِ داخلیاش را به ثمر بنشاند و تقریبا امور روزانهاش را پیش ببرد، بازی صیانت، فیلترینگِ گسترده، و هزار محدودیت دیگر را جدیتر دنبال میکند.
اما برگردیم به مهسا امینی. تا حالا چند مهسا امینیِ رسانهاینشده داشتهایم؟ نه به دلیلِ حجاب اجباری، بلکه به هر دلیلِ دیگری که سیستم روی آن پافشاری میکند.
مثلا تمام اتفاقهایی که قبل از فراگیریِ اینترنت و رسانهی آزاد در کشور ما افتاده است. حالا رسانهی آزاد است که ما را از واقعهی شریف با خبر میکند. قصهی آبان 98 و هواپیما را از تکصداییِ رسانههایِ داخلی خارج میکند و هزاران اتفاق ریز و درشت دیگر، که ما با همین اینترنت به آن دسترسی پیدا کردیم و مطالبهگری از سیستم را در سطوح مختلف مثل اعتراض در کفِ خیابان، کامنتگذاشتن زیر پستهای مسئولین، ترند کردن هشتگها و ... پی گرفتیم.
انحصار اینترنت هم دیر یا زود شکسته خواهد شد و روسیاهی، مثل نوبتهای قبل، برای سیستمی خواهد ماند که جایِ شنیدنِ صدای مردم، همدلی با اقشار مختلف و تغییر رویهی تمامیتگرایی، مسئله و حلِ آن را فقط در دو چیز میداند: توطئهی دشمنان و سانسور فضای رسانههای آزاد.